سلام،
این چند پتانسیلی بودن عجب معضلی هست. من فکر میکنم افرادی که اینطوری نیستن خیلی راحتترن ولی لذتی که ما چند پتانسیلی ها میتونیم ببریم هم خیلی بیشتر از اوناست.
دوست داری خیلی کارها بکنی و شغلهای مختلف تجربه کنی و در همشون هم به نقطه خوبی برسی گاهی هم میشود و تجربه میکنی گاهی هم نه. چیزی که لازمه یک توازن ایجاد کنی یک رشته رو تخصصی و چند شاخه اطرافش به صورت عمومی دنبال کنی و در کنار اینها برای تفریح چند تا چیز خیلی غیر مرتبط هم دنبال کنی.
نکته مهمی که وجود داره معمولا چندپتانسیلی ها در آخر هیچ وقت کارمند نمیمونند نهایت کارمند خودشون هستند نه دیگری.
وای به روزی که سردرگم بشی بین رشتهها و علاقههایی که داری و برنامهای هم نداشته باشی، کاملا گیج و سردرگم میشی.حتما چند تا ویدیو خوب که داخل تد هست راجب همین چند پتانسیلی ببین و راهکارهایی مشخص کن تا دچار این مشکل نشی. به نظرم خودشناسی هم کمک بسیار مهمی میکنه و این بحث و هم جدی بگیر. البته خودشناسی برای هر انسانی واجب هست.

معمولا ما چندپتانسیلی ها دوست داریم چندین وزنه رو با هم با دست بلند کنیم که کاری هست نشدنی و ناامید میشیم و چرخه ناامیدی هم بیرون اومدن ازش بس دشوار هست. پس هر بار برای هر انتخاب در هر جایی داری فقط ۳ مورد انتخاب کن که از اینها ۱ اصلی باشد و ۲ تا فرعی که اگر اصلی تمام شد سراغ فرعی ها بروی مثل همون مثال بالا رشته کاری که گفتم.
خلاصه که آرزوی ما این هست کاش اینقدر زمان داشتیم تا همه چیز این دنیا رو تجربه کنیم ولی حیف که وقت نیست و این زمان کم رو هم نباید بیهوده صرف کنیم. (واقعا تعجب میکنم از بعضیها که میگن به پوچی رسیدن مخصوصا در این عصر جدید، البته تقصیری هم ندارند از بس رسانه و تکنولوژی رو به اشتباه استفاده میکنند روی مغزشون تاثیر گذاشته)
راستی در لحظه یک سوال به ذهنم رسید. وقتی مردیم و شانسی یار بود و رفتیم بهشت در نهایت اونجا به تمام علمها اگاه میشیم یا در همین حد میفهمیم یا اصلا علمی وجود نداره؟ من که دوست دارم همین مدلی باشه و همینقدر هم بدونم و چون زمان بینهایت هست اونجا بالاخره میتونم سراغ همه چیز برم :/ شما چطور؟