سلام،
((زنده بودن)) در پستهای قبل به این مفهوم رسیدم و خیلی ساده فهمیدیم زنده بودن از چه چیزی شکل گرفته اما یا زنده بودن انسان هم به همین راحتی هست؟! من که میگم نه
تنها موجود پیچیده عالم انسانها هستند.
شما بعد از مدتی مطالعه بر روی هر چیز زندهای در این دنیا بالاخره میتونی همه چیزش رو بفهمی و قابل حدس میشود. مثلا سادهترینش گیاهان که به راحتی هر گیاه مشخص میشود چه زمان کود چه زمان آفتاب چه زمان آب میخواهد و کاملا قابل پیشبینی رشد میکند.
اما انسانها، این موجودات واقعا عجیب و الخلقه به هیچ عنوان با سالها مطالعه هم نمیتوانی باز آنها را پیشبینی بکنی. حتی خود شخص هم بعد از خودشناسی کامل گاهی اوقات به سختی اوضاع خودش را میتواند پیش بینی کند چه برسد به دیگران.
همهای این مشکلات هم از جایی شکل میگیرید که انسانها دو چیز دارند که بقیه اون رو به این شکل ندارند و این دو چیز چیزی نیست جز عقل و احساسات هست.
و چقدر پیچیده هست این دو و نیاز به چه مطالعاتی دارد و هنوز هم با این همه پیشرفت علم نقطههای پنهان بسیاری دارد.
البته که میشود تا درصد زیادی نزدیک شد به حدس و پیشبینی درست و اون نیازمند فهم عمیق عقل و احساسها هستش که البته اینجا تجربهکردن هم خیلی مهمه.
راستی گفتم تجربه چه میشد اگر انسانها میتوانستند هنوز بالای ۳۰۰ سال عمر کنند!! قطعا یک هزارسالی از چیزی که الان هستیم جلوتر بودیم به نظرم. ببینیم چه میشود شاید بالاخره دانشمندان توانستند عملیش بکنند و نوادگان ما ازش بهرهمند شدند.
برگریدم به بحث اصلی اون هم پیچیدگی انسانها، وقتی از دوستان یا خانواده خودت انتظار کاری داری و مطمئن هستی جواب رو میدانی اما در عمل چیزی که پیش میآید نتیجهای متفاوت هستش. حتی یک زوج زن و شوهر هم میبینی بعد از ۳۰ سال زندگی مشترک هنوز درصد کمی شناخت از یکدیگر دارند چون این موضوع عقل و احساست رو یاد نگرفتهاند.
به نظر من اگر درسی در مدارس اضافه شود و چندین سال فقط نکات پایهای این دو مبحث آموزش داده شود قطعا با نسلهای بسیار فهیمتر روبروی میشویم که اگر در کل دنیا اتفاق بیفتد حتی هیچ جنگی نیز دیگر رخ نمیدهد.

خیلی بحث این موضوع طولانی هستش در پستهای بعدی هم نکاتی از همین مباحث رو مینویسم.
خلاصه که برای شروع پیشنهاد میکنم اخر شب ها به اتفاقت روز و تصمیماتتون فکر کنید و اینکه دقیق بررسی کنین ایا فلان احساس من باعث این مورد شد یا چیز دیگری باعث این اتفاق و تصمیم شده است. در کل کمی موشکافی کنید زندگی خودتان و سعی کنید خودتان از رفتار خودتان یاد بگیرید. راحت ترین کار هست هم به شناخت خوبی از خودتان میرسید و هم با احساسات خودتان آشنا میشوید و هم کمی به رشد عقل کمک میکنید.
راستی اینها همه نظریات خودم هستش به نظر شما چقدر درست هست؟ آیا به شکل دیگری هست؟ ابعاد دیگری دارد؟ آیا واقعا انسان ها پیچیده ترین هستند؟