یک بازی فکری جالب که فقط نیاز به ۱ نفر دارد

سلام،

امروز قصد کردم راجب یک مسئله ذهنی دیگه بنویسم!! مسئله ساده‌ای هم هستش! فقط بگم که عنوان رو همینطوری یک چیز جالب نوشتم و شاید اصلا بازی هم نباشه برای من یک یک‌جور بازیه خلاصه شما رو نمیدنم.

یک نفس عمیق بکشیم، یکم کش و قوس به خودمون بدیم و شروع میکنیم:

یک لحظه بیاید و توی ذهن خودتون همه چیز رو فراموش کنید و کنار بزارین، حالا راجب یک چیز ساده فکر کنید اونم اینکه ساده‌ترین حالت برای زندگی یک آدم چیست؟ خوراک یا همان غذا. خیلی ساده هست در دنیایی که هیچ چیز نباشد تنها برای زنده ماندن به یک انرژی نیاز داریم، حالا انرژی برای چیست برای زنده ماندن.دیگر چه چیزی برای این زنده ماندن نیاز هست قطعا یک سر پناه.

حالا یک لحظه فکر کنید تمام چیز‌هایی که در دنیا به وجود آمدن هزاران شغل مختلف وسایل مختلف همه و همه حول محور همین موضوع ساده می‌چرخد.

انرژی مهمترین و با ارزش‌ترین چیز در دنیاست. حالا میخواد انرژی انسان یا انرژی های فسیلی یا انرژی که باعث چرخش این دنیا شده. قانون ساده‌ای هست انرژی نباشد هیچ چیز زنده‌ای نیست. این زنده بودن هم مهمه.

راستش مسئله‌ای هست که در لحظه هم دارم بهش فکر می‌کنم و همینطور کلمات رو تایپ می‌کنم باز فکر میکنم و مقداری رو پاک می‌کنم یا تغییر می‌دهم، پس منتظر نباش چیز خاصی نوشته باشم چیز خاصه رو همون اول خط اول گفتم. چی بودش؟ اینکه همه چیز فراموش کن و همه چیز کنار بزار مغزت رو خالی کن از هر چیزی و حالا به یک چیز ساده فکر کن!

اره همینه هر چیز زنده‌ای رشد میکنه خیلی ساده هست نه؟ ولی یکم عجیب شد چون هر چیزی که انرژی میگیرد زنده نیست. چرا؟ چون یک چیز زنده باید رشد هم بکند و اینکه همینطور یک روزی همانطور که به وجود آمده از بین می‌رود.

الان باز در لحظه یک موضوع به ذهنم رسید که نزدیک به موضوع قبل بود و با هم کامل شدن بله به تکامل رسید این مفهوم زنده بودن و چه چیزی زنده هست.

نکته جدید در بین این کلمات به ذهنم رسید اونم ترکیب نقطه اشتراک‌ها به همراه تفاوت ها و تشکیل یک چیز جدید که خودش بار مفهومی جدایی پیدا میکنه و کم کم مستقل میشه.

فکر میکنم کافی باشه، و نکات خیلی پایه و خوبی در این متن برای خودم بود و دوست دارم بعدا باز بهش سر بزنم و بخونمش. امیدوارم همینطور که من چیزای مختلفی از این کلمات و حرف‌ها فهمیدم شما هم برداشت‌های خوبی داشته باشید.

راستی بازی فکری جالبی هم هست شما هم شروع کنین و دوباره ذهنتون رو از هر چیزی خالی کنید و ادامه داستان…. همینطور میتونین مثل من هم بنویسید شاید باعث شد راحت‌تر فکر کنید.