از چند تا موضوع مختلف میخواستم صحبت بکنم اما این روزها جز یک موضوع راجب هیچ چیز دیگری نمیشه حرف زد. مگر در دنیا مهمتر از این موضوع هم برای من بچه مسلمون وجود دارد. راستش امسال واسه من از هر سالی متفاوتتر هستش. هیچ سالی اینقدر عمیق غرق در فهم این واقعه بزرگ نشده بودم. همیشه اتفاقی بود مهم و خاص اما اینکه این روزها اینطور قلبت بشکنه و بغض بترکه و اشک از چشمات سرایز بشه واسه من پیش نیومده بود. همین که میبینم اینقدر رشد داشتم که به درک درست برسم واسم کافیه و میدونم در مسیر درست خودم هستم.
شاید شما هم شنیده باشید میگویند مرد که گریه نمیکنه مرد قوی هست. همین جمله از کودکی چنان قلبت رو سخت میکنه که انگار تکه سنگی هستش. اما ما مردها هم احساس داریم، مردها هم حق اشک ریختن دارند. این شبها خیلی خوب هست واسه خالی شدن واسه سبک شدن و راحت شدن. مخصوصا وقتی کسی نداری که بفهمه تو رو درکت بکنه همراهیت بکنه. میتونی بروی هیئت و روضهای گوش کنی و با خودت خلوت بکنی و راحت و با یک دل راحت اشک بریزی.
همیشه حسرت این رو میخوردم که چطور اینقدر راحت در این شبها خودشون خالی میکنند یا چطور اینقدر راحت گریه میکنند و اشک میریزند.البته نه یک چیز مصنوعی ها نه، اونی که واقعی هست اونی که از ته دل هست و باز هم نه اونی که به خودت فکر کنی نه فقط اون اشکی که خودت و عزیزانت هیچ کدوم مهم نباشند توی اون لحضه واست و فقط تنها و تنها برای یک چیز باشد اون هم واقعه بزرگ محرم. این عزاداری خریدار دارد.
خلاصه کلام اینکه اصلا از دست ندیدن این روزا رو